خیلی جاها شنیدیم یا راهی خواهیم ساخت یا راهی خواهیم یافت، اما من دوست دارم این جمله را کامل کنم. به نظر من همیشه راهی وجود داره (اما اگر معنای تعهد را درک کرده باشی)
اما واقعا تعهد به چه معناست؟ وقتی از تعهد حرف میزنیم اغلب اوقات میگیم ذهن هایمان باید متمرکز بشه روی یک موضوع یا مورد خاص، اما تعهد بیشتر از اینکه به معنا مقید بودن به موضوعی خاص باشه به معنا عدم توجه به حاشیههای آن موضوع است.
چند مثال از معنای تعهد:
- من متعهد میشوم که وزنم را کم کنم.
- ترجمه این جمله اینه من تمرکز میکنم تا هر چیزی که مانع کاهش وزن من میشه را نادیده بگیرم.
- من متعهد میشوم به این رابطه متعهد هستم،
- معنی ساده آن این است که هرچیزی که آسیب زننده و تهدید کننده رابطه من هست را نادیده میگیرم.
- من متعهد میشوم برای توسعه و یادگیری خودم متعهد میشم
- یعنی تمرکز میکنم تا هر چی منو از یادگیری دور میکنه از سر راه بردارم.
پس میشه تعهد را اینجوری معنی کرد که تعهد بیشتر از تمرکز برای داشتن یک چیز تلاش مداوم و بی صدا برای نداشتن و نپذیرفتن خیلی چیزها است.
کلی بگم ما با آن چیزی که تصمیم میگیریم نداشته باشیم تعریف میشیم.
عدم پذیرش است که به من و تو قدرت میده نه گفتن خیلی شجاعانهتر از بله گفتن و قدم گذاشتن در مسیر خواستهها و ارزشها است.
و اما حرف آخر: «تعهد داشتن به یک ارزش مستلزم بی تعهدی شجاعانه به راههای مخالف آن ارزش است»
.
نام فایل: پادکست تعهد به چه معناست؟ از امیر باقری
.